مشخصات کلی الماس
الماس (Diamond)
فرمول شیمیایی :C کربن ناب
گروه کانی شناسی (شیمیایی): عناصر
رنگ: بیرنگ،زرد،قهوهای،آبی،سبز،قرمزرنگ،سیاه،نارنجی
جلا: شیشه ای
سیستم تبلور: کوبیک
رخ: چهار جهت کامل
شکستگی: صدفی
سختی: 10
رنگ خاکه: ندارد
وزن مخصوص: 5/3
ضریب شکست:419/2-417/2
شفافیت: شفاف تا کدر
کانیهای همراه: کانیهای فرامافیک به ویژه اولیوین
شرایط تشکیل: زمانی که گرافیت( پلیمورف) در شرایط دما و فشار فوق العاده زیاد است سیستم تبلور آن کوبیک و با سختی بسیار بالا.دمای ذوب 3820 درجه کلوین به دلیل اتصال با تمام ظرفیت پیوندی عنصر کربن با سایر کربنها می باشد.
نامهای دیگر این کانی : Boart (خرده های الماس) و Booart و Carbonado (الماس کدر)
کانیهای پاراژنز: اکلوژیت،پریدوتیت،گرانولیت،گارنت،پیروکسن،فلوگوپیت
مقدمه:
الماس نام خود را از خاصیت سختی بالای آن و از کلمه یونانی (adamas) به معنی غیر قابل تسخیر (unconquerable) گرفته است هیچ چیز از نظر سختی نمی تواند با الماس رقابت کند سختی الماس (با درجه سختی10) 140 بار بیشتر از کرندم با درجه سختی 9 وگوهر های مربوط به این خانواده یعنی یاقوت قرمز(ruby) و یاقوت کبود(sapphire) می باشد با وجود اینکه سختی الماس در جهت های مختلف کریستالی متفاوت است یک الماس را فقط می توان با یک الماس دیگر یا پودر الماس برش داد.
درخشش(Luster) بی مانند و قوی الماس راهی است برای شناسایی الماس بوسیله یک چشم با تجربه با کانیهای جانشین آن (imitation)،که امروزه این کانیها به وفور در بازار دیده می شوند. الماس معمولا" به واکنشهای شیمیایی غیر حساس است اما نقطه قابل ذکر در مورداین کانی این است که حرارت بالا می تواند باعث سیاه شدن سطوح الماس شود بنابراین در طی حرارت دادن وهویه کردن الماس (در عملیات نصب الماس بر روی فلزات گرانبها) باید دقت خاصی مبذول داشت .
در مقیاس موهو الماس سخت ترین و گرافیک نرم ترین است .حال آنکه اتمهای تشکیل دهنده هر دو کربن است.این تفاوت ناشی از آن است که در الماس اتمهای کربن در یک شبکه سه بعدی به یکدیگر متصل هستند در حالی که در گرافیک ورقه هایی هستند که با پیوند های سست به یکدیگر متصل اند.
برای به دست آوردن تنها 5 گرم الماس می باید به میزان 1000 کیلو گرم استخراج معدن داشته باشیدکه تنها 20 ذرصد آن کیفیت لازم جواهری را دارد و مابقی در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد(که این نوع الماس به عنوان خرده الماس تراش دار یا نوعی الماس کدر (ریزتر) شناخته شده می باشد)
در 50 سال اخیر انواع مختلف الماس با ویژگی ها و رنگهای مختلف شناخته شده اند بطور مثال الماس های تیپ IIa, IIb, Ib, Ia داریم که از نظر تجاری تفاوت زیادی ندارند ولی از نظر طریقه بر ش دادن شناخت این تیپ ها اهمیت فراوان دارد.
خصوصیات نوری ، سختی بالا و کمیابی ، الماس را پادشاه گوهرها نموده است برش های زیر در الماس از شهرت جهانی برخوردارند:
1- معروفترین برش به نام برلیانت (Brilliant)
2- برش مارکیز(Marquise)
3- برش باگت ومعروفترین برش آن برش زمردی (Emerald)
4- برش اشک (Pear)
5- برش قلب (Heart Shape)
6- برش تخم مرغی شکل ( (Oval
تاریخچه:
سلطان جواهرات امروزه ندرتاً در مجموعه جواهرات باستانی یافت شده است و این احتمال می رود که انواع اندازه های الماس در جهان به معنای کمیاب بوده است. آداماس در یکی از نشان های یهود وجود دارد ولی دلایلی وجود دارند که این نام به سنگی سست تر از الماس اشاره می کند: احتمالاً سافیر بی رنگ و یا توپاز بی رنگ بوده است . روی هر قطعه جواهر از این نشان یهودی نام یکی از قبایل بنی اسرائیل حکاکی شده است (12 قبیله)
کاهن بزرگ یهودی از آداماس برای رسیدن به تصمیم نهایی ، از قانون استفاده می کرد. اگر این سنگ کدر می شد حکم بر ضد آن مورد بود و اگر روشن می شد قضاوت به نفع آن مورد بود.
احتمالاً الماس برای اولین بار به عنوان وسیله تراش جواهر به کار می رفته است و سختی زیاد آن ، استفاده از آن را برای این هدف مؤثر کرده است . یونانیان باستان فکر می کردند که تنها راه شکستن الماس فرو کردن آن در خون بز است و بعد از آن به راحتی شکسته می شود . نزدیک کردن الماس به کانی لوداستون (مگنتیت دارای خاصیت مغناطیسی) اثر آنرا از بین می برد. این دو ویژگی توسط بسیاری از پژوهشگران رد شده اند. تا قرن 18 فکر می شد که الماس زهر دارد، خاصیتی که کسانی که صاحب الماس بودند از آن راضی بودند زیرا افسانه زهری بودن الماس یکی از راه های مهم سرقت الماس را منتفی می کرد . بلع الماس و دفع آن نیز بعد از چند روز شایع بود . در ضمن فکر می شد که پودر الماس دارای زهر مهلکی باشد اما احتمالاً به آن آرسنیک می افزودند و کشندگی آن به خاطر آرسنیک بود . یک حادثه واقعی در تاریخ الماس بزرگ و معروف سنسی اتفاق افتاده است که یک خدمتگزار مورد اعتماد الماس را حمل می کرده که مورد تاراج دزدان قرار می گیرد ولی دزدان نمی توانند الماس را پیدا کنند و او را می کشند و بعدها الماس از شکم او پیدا شد و به خزانه باز گردانده شد . الماس به شکل وسیعی برای حفاظت از بشر ، به عنوان طلسم تصور می شد و الماس درخشندگی و خیره کنندگی و با زتاب شدید نور داشت . همچنین در مبارزات طلسم شکست ناپذیری بود . در شرق گاهی به عنوان چشم سوم بت از آن استفاده می شد.
با ظهور روشهای جدید علمی ، در قرن19 تحلیل کانی ها آسانتر شد و بسیاری از خرافات در مورد جواهرات از نزدیک مورد آزمایش قرار گرفت و رد شد.
چگونگی تعین قدمت الماس:
قدمت الماس ها حداقل به 990 میلیون سال باز می گردد.بسیاری از آنها متعلق به 2/3 میلیارد سال پیش اند.آیا با سن سنجی کربن می توان تعیین سن کرد.این گونه نیست چرا که تنها می توان سن کربن هایی را که قدمت چندانی ندارند تعیین کرد. نشان دار کردن از روشهایی هست که برای تعیین سن میان بارها در الماس ها مورد استفاده قرار می گیرد(برای مثال اورانیم-سرب)میان بارهای مورد استفاده در سن سنجی در حدود 100 قطر دارند.
محل پیدایش
الماس برای نخستین بار در گالکوندا در هندوستان استخراج شد و شماری اندک از برنئو به دست می آمد . از زمان باستان تا سده هفدهم همین دو سرچشمه شده بود تا این که در این قرن در حفاری برای طلا در برزیل مورد دیگری یافت شد . در آن زمان الماس به عنوان سنگی گرانبها مورد نظر بود و از دید خواست مردم در رده سوم پس از یاقوت سرخ و زمرد قرار داشت. تراش دادن الماس به طوری که از دید صنعتی و بازرگانی مناسب باشد در سده های 14و15 توسعه یافت در قرن 16، Jean Baptiste Jowernier از سفر حماسی خود به خاورزمین شماری الماس به فرانسه آورد. البته مانند تمام سنگهای گرانبها ، الماس نیز به مردم ثروتمند تعلق داشت ، تا زمانیکه نیمه دوم سده نوزدهم فرا رسید و سرچشمه ها و میدانهای غنی در آفریقای جنوبی کشف شدند و الماس به درون توده های میانی نیز راه پیدا کرد . دگرگونی های صنعتی رونقی فراوان به آن بخشید و برای نخستین بار الماس در گستره ای از جامعه وارد گشت.دو مکان عمده که امروزه از آنها بهره برداری می شود به تازگی کشف شده اند . با این که در سده 19 ، استرالیا سرچشمه ای شناخته شده بود. اما تا سال 1970 از تمام استعدادهای این مکان استفاده نمی شد. تا اینکه در این سال در زمینه طرحها و ماشین آلات سرمایه گذاری کافی انجام شد . معادن الماس شوروی پیشین در زمره بزرگترین تأمین کننده سنگهای قیمتی در سراسر جهان اند که شماری از سنگهای ارزشمند با کیفیت را به بازار می فرستند.
الماسها به طور معمول در دو منطقه پیدا می شوند:
کهن ترین و رایجترین مکان در میان ریگ های ته نشین شده بستر رودخانه های کهن است . در این حالت ، الماس ها از فرسایش سنگ ها و تخته سنگهای مادر به وجود آمده اند . تا پیش از کشف سرچشمه های جدیدتر در آفریقا تمامی الماسها از همین مکانها به دست می آمده اند. در مناطق کیمبرلیتی الماسها درون دودکشهای آتشفشانی خاموش یافت میشود . این اولین باری بود که سنگهای قیمتی از میان سنگهای مادر برداشت می شدند. اکنون چنین استخراجهایی از رگه هایی در سیبری ، استرالیا و بوتسوانا انجام می شود
تشکیل الماس
کانی های گرانبها با خاستگاه آذرین ساختمانی بلورین دارند و پیدایش آنها در شرایطی آرام و پایدار و غلظتی متناسب و زمانی بسیار دراز انجام می شود. محلول های سازنده اغلب در حالت اشباع نیستند یا دما و فشار آنها را از شرایط اشباع دور می سازد و تغییر شرایط یا در اصل انجام نمی شود ویا به طور کلی تغییر اندک می یابد. در مجموع افت دما نه تنها در پیدایش کانی موثر نیست، بلکه ممکن است حتی بر مرغوبیت آن نیز زیان وارد آورد. آن چه یک بلور بیش از هرچیز بدان نیازدارد، به دست آوردن دمای مناسب و شرایط پایدار در طول ساخت است به گونه ای که کاتیون ها و آنیون ها کم ترین نیروی ربایش- رانش را با یکدیگر داشته باشند.
ماگمای بازیک و اولترابازیک نمونه ای از خاستگاه ماگمایی است که مناسب برای تشکیل الماس می باشد. معمولا شرایط فشار و درجه حرارت موجود همراه با این سنگ ها در حد گوشته بالایی است.یکی از کانی های قیمتی منحصر به این شرایط، الماس است. کربن در پوسته زمین به صورت آزاد به شکل ذغال یا گرافیت است و در ترکیب به صورت سنگ های کربناته و co2 یافت می شود که در شرایطی خاص به شکل الماس متبلور می گردد. شرایط خاص برای الماس، فشار خیلی بالا می باشد. به همین دلیل الماس منحصر به سنگهایی است که شرایط پیدایش آنها توسط آتشفشان هایی کنترل می شود که تنوره آنها تا گوشته ادامه می یابد، مانند کیمبرلیت ها. فزون بر کیمبرلیت ها، اکلوژیت ها نیز اگر دارای کربن باشند و هنگام تشکیل آنها فشار لیتواستاتیک معادل 100 کیلوبار باشد، تشکیل الماس را می دهند (معمولا هنگام تشکیل اکلوژیت، فشار درحد فشار گفته شده است و از طرفی درجه حرارتی کم تر از ژرفای 100 کیلومتر دارند که مناسب برای پیدایش و پایداری الماس می باشد). فزون بر الماس،کانی های گرانبهای دیگری نیز مانند برخی از گروناها، یاقوت کبود، یاقوت، اسپینل و الیوین وابسته به سنگهای بازیک و اولترابازیک هستند.
الماسها از کربن تشکیل میشوند- کربن کاملا سازمانیافته.زمین شناسان تشکیل الماسها درون کره زمین را از یک تا سه میلیارد سال قبل تخمین می زنند.به بیان ساده مراحل پیدایش و تشکیل الماس اینگونه است:
1) دیاکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید.
2) آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید.
3) آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتیمتر مربع قرار دهید.
4) به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.
الماس بیشتر در کیمبرلیت یافت می شود کیمبرلیت به سنگهای آذرین فرامافیک غنی از پتاسیم اطلاق می شود اکثر کیمبرلیت ها متعلق به دوره کرتاسه می باشند کیمبرلیتهای مهم در قاره افریقا (به خصوص کشور افریقایی جنوبی ) ، روسیه و آمریکا و هندوستان واقع شده است . تمام کیمبرلیت ها حاوی الماس نیستند عمق و ترکیب شیمیایی مهمترین عوامل در تبلور الماس هستند الماس به صورت پراکنده در زمینه سنگهای کیمبرلیتی یافت می شود عیار الماس در این سنگها بین 1/0 تا 6/0 گرم در تن است .
بر طبق یافته های جدید الماس می تواند در لامپورئیت ها نیز وجود داشته باشد بطور مثال الماس های یافت شده در معادن لامپورئیت استرالیا از این نمونه هستند دانستن این مطلب از این سو مهم است ، که سنگهای لامپورئیتی در کشورمان ایران نیز وجود دارد بنابراین پژوهش در مورد امکان وجود الماس در ایران بهشت زمین شناسی دنیا، امری ضروری به نظر می رسد.
مطالعه ادخال های سیال (inclusion) در الماس منطقه ای از آفریقا نشان داده است که دمای تبلور الماس حدود 1100 و فشار 50 کیلو بار است.الماسها در عمقی بین 100-200 کیلومتر زیر سطح زمین تشکیل می شوند.در این اعماق درجه حرارت در حدود 900-1300 درجه سانتی گراد و فشار بین 45- 60 کیلو بار است.
50 کیلوبار=150 کیلومتر=90 مایل زیر سطح زمین
60 کیلو بار=200 کیلومتر=120 مایل زیر سطح زمین
الماس ها طی فرایند های آتشفشانی به سطح زمین آورده می شوند.مجرای آتشفشانی تحت عنوان مجرای کیمبرلیت یا الماس شناخته شده است.این جواهر سنگها به صورت میان بار در صخره های آتشفشانی به نام کیمبرلیت یافت می شوند.توجه داشته باشید ماگماهای کیمبرلیتی ازمعمولا از الماسهایی که با خود به سطح زمین می آورند اغلب جوانتر اند(ماگمای کیمبرلیت به عنوان یک کمربند حامل عمل می کند).سرعت فوران گدازه های کیمبرلیت حاوی الماس 10-30 کیلومتر در ساعت است. (اگلر 1989) اما در اواخر این فرایند میزان سرعت ممکن است به چندین کیلومتر در ساعت برسد.
کانسارهای جواهر سنگی آبرفتی: با آمدن سنگها به سطح زمین ممکن است جواهر سنگها بر اثر هوازدگی نمودار شوند. جواهر سنگها کانی هایی هستند که غالبا در برابر هوازدگی شیمیایی مقاوم اند. آنها عموما در بستر رودخانه ها و ماسه های ساحلی متمرکز می شوند که به نام کانسارهای آبرفتی شناخته شده اند.
خاستگاه الماس
گوهرهای بدلی:از نظر شکل ظاهری شبیه به الماس هستند. بین الماس مصنوعی( الماس دست ساز بشر که در آن اتم های کربن بر اساس ساختار خاص الماس طبیعی آرایش یافته اند) و الماس بدلی تفاوت وجود دارد.
متداولترین انواع گوهرهای بدلی:
YAGگارنت آلومینیم یوتیرم
GGG گارنت گالیم گادولیم
CZ زیرکون مکعبی
الماس بدلی موسیانیت (کربید سیلیسیم یا کربوراندم) در سال 1998 وارد بازار جواهرات شد، این الماس بدست کمپانی C3 و Cree Research ساخته شد . طی چند سال اخیر این نوع پایه استاندارد الماسهای بدلی شده است.
الماسهای مصنوعی غالبا زرد رنگ اند به ندرت به عنوان جواهرآلات مورد استفاده قرار می گیرند و بیشتر برای اهداف صنعتی به کار برده می شوند.یک الماس 5 میلیمتری(0/5 قیراط) حدود یک هفته طول می کشد تا بزرگ شود. برای ساخت الماسهای مصنوعی دما و فشار بالا ، نوعی دستگاه خاص مورد نیاز است.گاهی اوقات الماسهای مصنوعی بوسیله میان بارهای گدازآور از الماسهای طبیعی قابل تشخیص هستند.
دو روش برای ساخت الماس در آزمایشگاه وجود دارد اولین روش مصنوعی روش "فشار بالا، حرارت بالا" (HPHT) نامیده میشود.این روش بیشترین شباهت را با نحوه تشکیل الماس درون کره زمین دارد و در آن گرافیت تحت فشار و گرمای شدید قرار میگیرد.سندانهای کوچک در ماشین HPHT در حالی که الکتریسیته شدید از گرافیت عبور میکند، بر روی آن فشار میآورد، و تنها پس از چند روز یک الماس با کیفیت جواهر به وجود میآورد.البته این الماسها به اندازه الماسهای طبیعی خالص نیستند، زیرا یک محلول فلزی با گرافیت مخلوط میشوند.
روش دیگر تولید الماس- رسوب بخار شیمیایی نامیده می شود-بر مبنای فشار شدید عمل میکند، اما الماسهایی بینقصتر از طبیعت میتواند تولید کند.یک قطعه الماس در وان یک محفظه کاهش فشار قرار داده میشوند، سپس گاز طبیعی با تابش مایکروویو به درون این محفظه فرستاده میشود. هنگامی گاز تا تقریبا 2000 درجه حرارت داده میشود، اتمهای کربن روی الماس درون محفظه "می بارند" و به آن میچسبند، و غلاف کاملی شبانه دور الماس رشد میکند.این الماسهای مصنوعی بیش از هر چیز در صنایع تولید رایانه ها استفاده می شود.در درجه حرارتهایی که در آن تراشههای سیلیکونی ذوب می شوند، غلاف های الماس مصنوعی مثل سنگ سخت باقی میمانند.
کاربرد:
در صنعت قطعات الماس برای بریدن شیشه بکار میرود. پودر دانه ریز الماس برای تراش و صیقلی الماسهای بزرگ و جواهرسازی بکار میرود. برای بریدن سنگها و قطعات سخت از تیغههایی که از الماس است استفاده میشود. در روی مته حفاری از آن استفاده میشود.الماس به صورت جواهرات و سنگهای قیمتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. الماس مهمترین سنگ قیمتی است و ارزش آن به سختی و به تراش آن (برلیان) که به ضریب شکست آن وبه انعکاس نور از سطوح آن بستگی دارد. بطور کلی با ارزشترین نمونهها آنهایی است که فاقد ترک یا شکستگی است و بیرنگ و یا سفید متمایل به آبی هستند. رنگ زردی که الماس از خود نشان میدهد از ارزش آن میکاهد. الماسهایی که دارای سایههای پررنگی از سبز و آبی و زرد و قرمز به عنوان الماسهایی زیبا و پرارزش شناخته میشود.
ارزش گذاری بر روی الماس
چهار ویژگی که بر ارزش یک الماس تاثیر می گذارد عبارت است از:رنگ، وضوح،برش و وزن آن به قیراط است.همواره مقدار رنگ زرد را در الماس مد نظر داشته باشید(چرا که این رنگ از ارزش آن می کاهد).
سفید مایل به آبی>سفید>نقره ای>زرد
جواهر سنگهای پررنگ که دارای رنگ بسیار قوی اند ارزش و جذابیت مخصوص به خود را دارند.الماسهای رنگی زرد،سبز یا قهوه ای اند یا هاله هایی از رنگ صورتی دارند.الماس های صورتی رنگ بزرگ غالبا نادر اند و در حال حاضر قیمت آنها بسیار بالاست.الماسهای آبی رنگ طبیعی از برن تشکیل شده اندکه این امردر رسانش الماسها تغییر گذار است.در حالی که در ساختمان الماسهای زرنیتروژن وجود دارد.
ترک خوردگی،شکستگی،خراش وشکاف از وضوح الماسها می کاهد.
الماسهای فاقد ترک الماسهایی اند که با بزرگنمایی x10فاقد هر گونه میان بار قابل مشاهده و یا ترک خارجی هستند.درجه وضوح را با بزرگنمایی x10 می سنجند.چنانچه اندازه بزرگنمایی مطلوب باشد میان بار ها در هر نوع الماسی دیدده می شوند.
پیکه یک وازه تجاری قدیمی است که توسط استاندارد بین المللی GIA-DEVELOPED ازIF به I3تغییر کرده است.اولین پیکه میان بار هایی هستند که با بزرگنمایی x10 قابل مشاهده اند. دومین پیکه شامل میان بار هایی هستند که می توان آنها را با چشم غیر مسلح دید.سومین پیکه میان بارهای بسیار بزرگ اند که درخشندگی آنها کاهش یافته است.سطوح برشی جواهر سنگها به گونه ای قرار گرفته اند که به درخشندگی الماسها می افزاید.برش برلیانی (برش تالکوسکی نوعی برش .معمول در الماسهاست.
دسته بندی الماسها:خیلی خوب....خوب....متوسط.... ضعیف
ارزش یک الماس بر اساس حروف الفبا از D (سفید) تا Y (زرد) رتبهبندی میشود. الماس های Z ، الماسهای ”فانتزی” یا الماسهای ”پررنگ” هستند. برش الماس به صورتیست که بیشترین شکست نور سنگ را به دست دهد، بطوریکه برش درخشان ترجیح داده میشود. وضوح الماس به تعداد و اندازه ترکها و تداخلهای سایر کانیها (مانند کوارتز) بستگی دارد. وضوح از FI (بدون ترک) ، IF (بدون ترک در بزرگنمایی 10) ، سریهای رتبهبندی V (ترکهای بسیار ریز در بزرگنمایی 10) ، سریهای رتبهبندی S (ترکهای ریز در بزرگنمایی 10) ، تا I3,I2,I1 (دارای تداخلهای قابل روئیت با چشم غیر مسلح) رتبهبندی میشود. وزن قیراطی الماس نیز از فاکتورهای مرتبط با وزن الماس مؤثر در ارزشگذاری آن است. (هر قیراط حدود 2/0 گرم و 007/0 اونس است). بزرگترین و باارزشترین الماسها شامل الماس کولینان (Cullinan) یا ستاره آفریقا به وزن 20/350 قیراط، الماس اگزسیور (Exezisior) ، الماس منگول بزرگ (Great mo.gul) که یک الماس هندیست و گفته میشود 0/787 قیراط وزن داشته ، اما محل آن ناشناخته است، دریای نور ، کوه نور، الماس هپ (Hope diamond) که به نام خریدار آن ، هنری توماس هپ است، میباشند.
پرتو افکنی
پرتو افکنی به منظور تغییر رنگ الماس صورت می گیرد و متداولترین نوع رنگی که ایجاد می کند سبز است.اما الماسهایی که در معرض رادیم قرار می گیرندهمچنان رادیو اکتیو باقی می مانند.هرچند ا این مشکل امروزه حل شده است.سنگهایی مانند کیمبرلیت، سنگهای آتشفشانی فورانی هستند که از اعماق پایین جبه به بالا آمده و همراه خود الماس می آورند. عنصر سازنده الماس کربن است. شکل پایدار کربن در سطح زمین گرافیک است. برای آنکه گرافیک به الماس تبدیل شود به دما و فشار بالا نیاز است. لذا تقریبا تمامی الماسها در حدود 100 مایل پایین تر از اعماق زمین ایجاد می شوند. تاریخ تشکیل این سنگها مربوط به چند میلیارد سال قبل است. ندرتا الماسها در دما و فشار بسیار بالای سنگهای متامورفیکی ایجاد می شوند.
گارنت
درفارسی به این کانی لعل گفته می شود
فرمول شیمیایی: A3B2(SiO4)3 که A با کاتیون ها یCa,Mg,Fe,Mn و Bبا کاتیونهای
Al,Fe,Crاشغال می شود.
سیستم تبلور:کوبیک(مکعبی)
مشخصات ماکروسکوپی:سختی5/6تا7، چگالی5/3تا3/4،جلای شیشه ای تاصمغی
رنگ متغیر وبیشتر قرمز و رنگ خاکه سفید است.
نحوه ومحل پیدایش:در شیست های میکادار،شیست های هوربلنددار و گنایس هامشاهده می شود.
گارنت هااغلب به کانیهایی مثل تالک،کلریت وسرپانتین دگرسان می شوند.